نوشته شده توسط : مهیار

 

گل سرخ

گل سرخی بودم

دستی آمد که مرا بچیند و برای یاری ببرد

تا که شاید تکه ای محبتی بخرد

او مرا کند و شکست

تا که پرپر م کند زیر پای یارش

پرپر م کرد و گذشت

اما یارش نگذشت

یارش از من پرسید

ز کجا آمده ای ؟

گفتم از دیار غم

او دوباره پرسید

پس چرا اینگونه ؟

گفتم او را با اشک

سرنوشتم این بود ...

سرنوشتم این بود : زیر پاهای شما جان بدهم

 



:: موضوعات مرتبط: گل سرخ , ,
:: بازدید از این مطلب : 551
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

کابوس

می دانی آرزوی بزرگ من

داشتن اون چشاته و

صدات برام زندگیه؟

داشتنت رویا و

نداشتنت کابوسه ؟

می دونی صبحم رو با امید

دیدن چشات شب می کنم ؟

اگه تنهام بذاری بد جوری من تب می کنم؟

کار منگذشته از دوست داشتنت

تو باشی من هستم  نباشی من دق می کنم؟

می میرم واسه مهربونیات

واسه ی معرفتت حرفات وخوش زبونیات

قربون دلت برم :که مثل دریا بزرگ

مثل یک آینه صاف مثل گل نازک و خوب

مثل خورشید گرمه .

 



:: موضوعات مرتبط: کابوس , ,
:: بازدید از این مطلب : 622
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

فقط...تو

صدا فقط صدای تو

نفس فقط برای تو

شبانه روز زندگی

فقط و فقط به یاد تو

نگاه فقط نگاه تو

چشام فقط به راه تو

هوا فقط هوای تو

بذار بشم فدای تو

مگه می شه با تو بود و

عاشق تو نشد عزیز

دوستت دارم دوستت دارم

بذار بهت بگم یه ریز

 



:: موضوعات مرتبط: فقط تو , ,
:: بازدید از این مطلب : 660
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

فرشته سپید

توی این تارکی و توی این بی کسیها

چشمای خسته ی من داره خوابش می بره

دلم اصلا نمی خواد

که چشام بخوابن و تو رو از یاد ببرن

ولی این چشما دیگه وا نمی شن

میخوان امشب بخوابن

ولی فردا که بشه دوباره منتظرن

دوباره منتظرن

تا که از راه برسی

تا که باز تموم بشه :همه دلواپسی

تو چرا پیشونی ؟ای دل خسته من

تو هم امشب بخواب

فکر فردا رو بکن

که باید این همه درد و

روی دوشت بکشی

می دانم کلافه ای

می دونم در به دری

ولی عیبی نداره

این روزا تموم می شن

این هیولای سیاه

که روی زندگیمون نشسته و

داره زجرمون می ده

خلاصه خسته می شه

این هیولای سیاه انتظار

می ره و فرشته سفید ما

خودشو نشون می ده

 



:: موضوعات مرتبط: فرشته سپید , ,
:: بازدید از این مطلب : 643
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهیار

 

غم گذاشته رفته

یه زمانی مشکی رنگ غم بود

ولی حالا رنگ عشقه

دل من هواتو کرده

ای قشنگ تر از فرشته

یه زمانی غم قشنگ بود

ولی حالا دیگه زشته

یه زمان رفیق من بود

ولی حالا دیگه رفته

تو که اومدی به بازار

غم دیگه شده دل آزار

حالا هم گذشته رفته

به درک خدا نگهدار

 



:: موضوعات مرتبط: غم گذاشته رفته , ,
:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1388 | نظرات ()